مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 90
کل بازدید : 781069
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

یکی از بزرگترین ویژگیهای حضرت امام خمینی « رضوان الله تعالی علیه »  ساده زیستی ایشان بود, چیزی که کمتر در  افرادی که به مقام بلند و منزلتی می رسند,
وجود داشته و دارد. امام خمینی (ره) از  ابتدا تا انتهای عمر پربرکتش, دست از
ساده زیستی نکشید و همین امر یکی از  عواملی بود که او را در مبارزه مستمر و
وقفه ناپذیرش با استبداد و استعمار موفق  ساخت. اصولا امام (ره) از همه قیود آزاد بود و همین وارستگی, همه خوف و بیم ها را از دل پاک او زدوده و از او قهرمانی بزرگ در عرصه معنویت ساخته بود. قید وبندهای مادی مانع از وارستگی روح انسان می شوند و آنگاه که روح در
محاصره عوامل رشد انسان قرار گیرد, آزادگی معنای خود را از دست می دهد و
چنین انسانی نمیتواند به مقامات بالای معنوی و هدایتگر برسد و فقط کسانی که
بتوانند از این قید و بندها برهند که از این قید و بندها آزاد باشند.
متاسفانه امروزه و در حالیکه در آستانه سیزدهمین سالگرد عروج ملکوتی آن عزیز دوران قرار داریم, طی چند سال اخیر شاهد تلاشهای گسترده ای از داخل و خارج برای تحریف آرمانها و ارزشهایی که حضرت امام از خود باقی گذاشته اند, هستیم. مسلما یکی از ارزشهای باقی  مانده و آرمانی از آن امام عزیز,
« ساده زیستی » و بی توجهی ایشان به امور دنیوی است. همان آرمانی که امروزه با سادگی هرچه تمامتر در جامعه رو به فراموشی است و علیرغم توصیه بزرگان دینی به توجه نشان دادن آحاد مردم ,
بویژه مسئولین مملکتی به این ویژگی حضرت امام, با اقبال چندانی مواجه
نمی شود. برخی از افراد با اعمال خود, سیره روشن امام از جمله موضوع آرمانی
« ساده زیستی » ایشان را نادیده میگیرند و تلاش دارند, راه را برای رسیدن خود به
زندگیهای مرفه و تجملی هموار نمایند و آنچه در طول چند سال اخیر شاهد
بوده ایم, حکایت از همین معنی دارد. متاسفانه رویکرد امروزین برخی از افراد
جامعه که در میان آنان جمعی از مسئولین مملکتی نیز حضور دارند به
سوی تجمل گرایی و لغزیدن در منجلاب زندگیهای مرفه, نارضایتی عمومی را در
کشور بوجود آورده و قشر عظیمی از مردم عادی کشور که شاهد این نحوه از زندگیها
هستند, فقر و تنگدستی خود را ناشی از همین رویکرد می دانند و بدرستی
معتقدند چنانچه پولهای بادآورده ای که توسط این افراد, هزینه بسیاری از
خوشگذرانیها و بریز و بپاش های بیهوده می شود در مسیر صحیح قرار داشت, آنان
اکنون مجبور نبودند, با هزاران مشکل روبرو باشند. مسلما کسی که نتواند در
مبارزه نفس خود با تجمل پرستی پیروز شود, نخواهد توانست در مقابل
قلدریهای مستکبران و همچنین زرق و برق انواع و اقسام تطمیعها مقاومت
نماید. حضرت امام, یکی از بهترین راهکارهای مبارزه با استکبار و ابرقدرتها را « ساده زیستن » می دانستند, بطوریکه می فرمودند: « اگر بخواهید بی خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابر قدرتان و سلاحهای پیشرفته آنان و شیاطین و توطئه های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان بدر نکند, خود را به « ساده زیستن » عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه
و مقام بپرهیزید. مردان بزرگ که خدمتهای بزرگ برای ملتهای خود
کرده اند, اکثرا « ساده زیست » و بی علاقه به زخارف دنیا بوده اند.. . چرا که با زندگانی
اشرافی و مصرفی نمی توان ارزشهای انسانی و اسلامی را حفظ کرد » (1 )
سرتاسر زندگی حضرت امام, آمیخته با سادگی و قناعت و بی اعتنایی به
دنیاپرستی بود و این شیوه چه در دوران جوانی و چه در سالهای بعد حتی در
دوران تبعید و نیز پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران تا لحظه ارتحال
ایشان ادامه داشت. این در حالی بود که آن بزرگوار اگر می خواست می توانست در
بهترین رفاه و امکانات و خانه ها زندگی کند. درباره این نحوه زندگی, یاران و
نزدیکان امام خاطرات فراوانی را نقل کرده اند, از جمله آنکه یکی از نزدیکان
ایشان نقل می کند: « بیرونی منزل امام , یعنی اطاقی که شبها آقا تشریف می بردند
آنجا, فرشهایش ناقص بود, یعنی قسمتی از اطاق خالی بود من خدمت امام عرض
کردم که اجازه بدهید که یک فرش برای اینجا تهیه شود. فرمودند: « آن طرف
هست » یعنی در اندرونی هست. عرض کردم: آنجا گلیم است, با اینجا
جور در نمی آید. فرمودند: « مگر منزل صدر اعظم
است » (2 ) این در حالیست که امروزه, برخی از مسئولین کشور, پولهایی را به عنوان کمک از دیگران دریافت می کنند که کمترین مبلغ آنها 100 میلیون تومان است , ولی با
اینحال طوری رفتار می کنند که گویی پول خردی را جابجا کرده اند و هیچ اتفاقی
نیافتاده است. در واقع هر کدام از این مبالغ که هیچگاه هم حساب و کتاب آن به
جایی نرسیده است, می تواند زندگی صدها خانواده کم درآمد و بی سرپرست و
فقیر و گرسنه این مملکت را از این رو به آن رو کند. حتی بسیاری از خانواده هایی
که امروز سرپرستشان بیکار است با داشتن 500 هزار تومان از این پولها و
سرمایه گذاری آن بر روی کارهای تولیدی , می توانند تا آخر عمر خود و خانواده شان
را از لحاظ معاش روزمره بیمه نمایند, ولی نه تنها به آن دسترسی ندارند, بلکه
شاهد برخی بذل و بخششهای بی حساب و کتاب اینچنینی نیز هستند و این مشاهده
آنها از عدم وجود عدالت اجتماعی در توزیع ثروتها نارضایتی ها را مضاعف
می کند. امام خمینی « ره » به معنای واقعی کلمه, ساده زیست بودند و براستی گفتار و
کردار و رفتار و احوالش, تجسم افعال و اعمال اسلامی در جامعه امروز بود. ایشان
به پیروی از ائمه دین, ساده می پوشید, ساده می خورد, ساده سخن می گفت ,
ساده معاشرت می کرد و از همه مهمتر آنچه می گفت و آنچه عمل می کرد, با هم
یکی بود. از این رو بود که مقام معظم رهبری در پیامی به مناسبت سالگرد
ارتحال ایشان فرمودند: « افتخار نظام اسلامی آن است که امام عظیم الشانش تا
پایان عمر در زی طلبگی زندگی کرد. » حضرت امام (ره) نه تنها در زندگی
شخصی خود مقید به « ساده زیستن » بودند, بلکه در زندگی اجتماعی خود نیز
اصل سادگی و بی آلایشی را رعایت می کردند و از هرگونه تشریفات زائد و
خوی اشرافی گری ناراحت می شوند. ساده زیستی در بینش امام, مختص به یک
قشر نبود, بلکه در نگرش آن عزیز دوران , همه اقشار جامعه اسلامی باید خود را به
آن مقید کنند. امام معتقد بودند از آنجا که کارگزاران و مسئولان و رهبران جامعه
نسبت به سایرین, مسئولیت بیشتری برعهده دارند, بنابراین باید نسبت به
رعایت اصل « ساده زیستی, » متعهدتر باشند, تا بهتر بتوانند درد مردم محروم و
مستضعف و طبقات پائین جامعه را لمس نمایند. در اندیشه امام, « ساده زیستی » بویژه
برای کارگزاران نظام, امری دست نیافتنی نیست, بلکه بسیار هم تحقق پذیر است و
به همین علت می بینیم که زندگانی بزرگانی چون شهیدان رجایی و باهنر را
بعنوان نمونه های بارز « ساده زیستی » معرفی کرده اند. ایشان معتقد بود کسی که
خوی کاخنشینی داشته باشد, درد کوخنشینان را نمی فهمد و تا کسی
گرسنگی و محرومیت نکشیده باشد, هرگز نمی تواند حال و روز گرسنگان و بیچارگان
جامعه را درک کند. حضرت امام (ره ) بارها توجه مسئولان را به فرهنگ
« ساده زیستی » جلب کردند تا جائیکه فرمودند: « آن روزی که دولت ما توجه به
کاخ پیدا کرد, آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی
که رئیس جمهور ما خدای نخواسته از آن خوی کوخنشینی بیرون برود و به
کاخنشینی توجه بکند, آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانیکه با او
تماس دارند, پیدا می شود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخنشینی پیدا کنند
خدای نخواسته و از این خوی ارزنده کوخنشینی بیرون بروند, آن روز است که
ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم. ما در طول مشروطیت از این کاخنشین ها
خیلی صدمه خوردیم, مجلس های ما مملو از کاخنشین بود.. . آن روزی که توجه
اهل علم به دنیا شد و توجه به این شد که خانه داشته باشند چطور و زرق و برق
دنیا خدای نخواسته در آنها تاثیر بکند, آن روز است که باید ما فاتحه اسلام را
بخوانیم. . . آن روزی که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند
و راهنمای ما شیطان باشد, آن روز است که ابرقدرتها می توانند در ما تاثیر کنند و
کشور ما را به تباهی بکشند. همیشه این کشور بواسطه این کاخنشینها تباهی داشته
است. این سلاطین جور که همه تقریبا کاخنشین بودند, اینها به فکر مردم
نمی توانستند باشند, احساس نمی توانستند بکنند فقر یعنی چه ,
احساس نمی توانستند بکنند بی خانمان یعنی چه .. . وقتی که کسی احساس نکند
که فقر معنایش چیست گرسنگی معنایش چیست این نمی تواند به فکر گرسنه ها و
بفکر مستمندان باشد. لکن آنهایی که در بین همین جامعه بزرگ شده اند و احساس
کردند فقر چیست دیدند, چشیدند فقر را, احساس می کردند, ملموسشان بوده است
که فقر یعنی چه, اینها می توانند به حال فقرا برسند. کوشش کنیم که این وضعیت
در همه ما محفوظ باشد, در مجلس ما, در ارگانهای دولتی ما, . . . ( » 3 )
سخن گفتن از سیره امام (ره ,) خصوصا ویژگیهای آن عزیز و
علی الخصوص ساده زیستی ایشان تمام ناشدنی است یاران و نزدیکان آن عزیز
دوران خاطرات فراوانی در این مورد بیان داشته اند و همچنان نیز خاطراتی دارند که
هنوز گفته نشده است. اما ای کاش ما نیز خود را اندکی به این سیره نزدیک
می کردیم و با الگو قراردادن آن انسان وارسته که به تمام معنی کلمه یک انسان
شایسته الهی بود, در راه سعادت و کمال راه می پیمودیم. خصوصا دولتمردان و
کارگزاران کشور اسلامیمان می بایست همیشه زندگی ساده حضرت امام (ره) را نصب العین زندگی خود قرار دهند, تا به این وسیله انقلاب شکوهمند اسلامی در مسیر مستقیم و الهی خویش همچنان ثابت و استوار باقی مانده و به پیش رود. پاورقی: 1 کتاب آئین انقلاب اسلامی گزیده ای از اندیشه و آرا امام خمینی « ره » ص 174 2 روزنامه جمهوری اسلامی شماره 5292 76,6,23 ص 15 3 کتاب آئین انقلاب اسلامی گزیده ای از اندیشه آرا امام خمینی (ره) ص 366


  

    سلام به همگی

    در خطبه ی حضرت زهرا(س) بعد از وفات پیامبر(ص) برای دفاع از حق مسلم و ضایع شده ی خود و همسرش علی(ع) شد ، توی حرفهای حضرت زهرا(س) اندوه فراق پدر موج میزد . هنگامی که پیامبر اسلام(ص) از دنیا رفتند ، حزن و اندوهی برای حضرت زهرا(س) پیدا شد که جز خداوند سبحان کس دیگری از اون آگاهی نداره .

    بخاطر همین غم بود که خداوند فرشته ای رو به سوی حضرت زهرا(س) فرستاد تا غم و اندوه رو از ایشون دور کنه و با حضرت زهرا(س) حرف بزنه .

    حضرت زهرا(س) این جریان رو برای امیرالمومنین علی(ع) نقل کرد و حضرت علی(ع) به ایشان فرمودند : زمانی که وجود آن ملک را حس کردی و صدای او را شنیدی به من بگو .

    وقتی هم که حضرت زهرا(س) ، حضرت علی(ع) رو خبر میکردند ، حضرت علی(ع) شروع به نوشتن میکردند و هر چه می شنیدند مینوشتند ، تا اینکه آن سخنان به صورت مصحف و کتابی در اومد .

    حماد بن عثمان از زبان امام صادق(ع) نقل میکنه که : در آن مصحف چیزی از حلال و حرام نیست ولی در آن آگاهی نسبت به امور آینده است و همانا این مصحف نزد ماست .

    امام باقر(ع) می فرمایند : ما هر وقت بدنبال حکمی بودیم که در قرآن نبود ، بسراغ کتاب مادرمان ( مصحف حضرت زهرا(س) ) میرفتیم .

    روایت شده است : مصحف حضرت زهرا سه برابر قرآن است و چیزی از قرآن در آن نیست . امیرالمونین(ع) پس از تکمیل این کتاب ، آن را مصحف فاطمه نام نهاد . زیرا حضرت زهرا(س) محدثه بود و ملائکه با او گفتگو میکردند .


  

امروز داشتم به این فکر میکردم که چطور تاریخ ، برای بعضی از آدما فضیلتی رو ثبت میکنه؟ این حالت توی تمام تاریخ هم برای زنان بوده و هم برای مردا . نمونه ای از این چهره های نورانی و ارزشمند در اسلام که سراسر درس و فداکاریه ، بانویی والا از تاریخ صدر اسلام که در فضای معنوی اون زمانها زندگی کرده و با رقه ی کلام محمدی جانش رو از عشق به فضیلت ها روشن ساخته ، اسماء ، بت عمیس هست که ...

اسماء

دختر عمیس

زنی از تبار ایمان ،

همسر و مادر شهید ، و

... محرم اسرار فاطمه سلام الله علیها ...

اسماء ... ؛

اسماء ، از مسلمانان پیشتاز در پذیرش دعوت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بود .

اسماء در هجرت مسلمانان به حبشه همراه شوهرش جعفربن ابیطالب بود.

پیامبر اکرم (ص) خطاب به اسماء فرمودند :

برای دیگر مردم فقط یک هجرت بود و برای شما دو هجرت! یک بار به دیار نجاشی هجرت کردید و بار دیگر نزد من آمدید ...

محمدبن ابی بکر ، فرزند اسماء ، در دامن حضرت علی علیه السلام تربیت شد و نجابتش ریشه در تبار مادرش اسماء داشت.

اسماء از یاران نزدیک حضرت زهرا سلام الله علیها بود و از جمله معدود افرادی که در مراسم تجهیز و تشییع حضرت زهرا(س) شرکت داشت .

اسماء و شهادت حضرت زهرا ... ؛

اسماء در آخرین ساعات حیات فاطمه(س)و نیز هنگام غسل کردن و کفن و دفن پیکر حضرت زهرا(س)حضور داشت . وقتی زهرای مرضیه(س) چشم از جهان فروبست و نوبت خاکسپاری آن پاره ی پیکر رسول الله فرا رسید ، جمعی انگشت شمار در خانه ی فاطمه (س) حضور داشتند : علی (ع) بود و حسنین (ع) ، زینب (س) ، ام کلثوم (س) ، فضه و اسماء بنت عمیس .

علی علیه السلام به دو فرزندش ، حسن و حسین (ع) فرمود تا آب بیاورند ، به اسماء هم فرمود تا آب بریزد و علی علیه السلام خودش از روی لباس ، پیکر رنجدیده و مجروح زهرایش را غسل داد. مرثیه ی (( بریز آب روان اسماء ، ولی آهسته آهسته ... )) از همین جریان الهام گرفته است .

اسماء در این لحظات نیز حضور داشت و چون شمعی میسوخت و میگریست و آب میشد . چرا که پیکری را غسل میدادند که باری از اندوه در دل داشت و خاطرات روزهای همراه پدرش ، در ذهن این جمع کوچک که به غسل حضرت زهرا(س) مشغول بودند ، زنده میشد و آتش به جانشان میزد . و اسماء یکی از افراد این خانواده ی داغدار شده بود .

 

این شخصیتا غبطه خوردنم دارن ... ، التماس دعا


  

شهادت حضرت فاطمه(س) را به همه دوستان عزیزم تسلیت می گویم.دوستان عزیز در این ایام هر محفلی که برای عزاداری مادرمان حضور یافتید برای تعجیل و فرج آقا امام زمان(عج) هم دعا کنید.

التماس دعا


  

اللهم بحق فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع بعدد ما احاط به علمک


  

فایده خیرات براى اموات در عالم برزخ
کلمه خیرات از نظر لغت ،معنا و مفهوم وسیعى دارد و به هر کار خوب و مورد پسند ائمه و رهبران دینى گفته مى شود.کارهائى از قبیل : نماز و هر عبادت دیگر، دستگیرى زیردستان و بینوایان ، دادن صدقات ، انجام کارهایى که منافع اجتماعى دارد مانند: ساختن پل ، جاده ، مدرسه ، مسجد، آب انبار، بیمارستان و... کارهاى نیک و مورد پسند است و به آن خیرات گفته مى شود.
خیرات و صدقاتى که براى اموات فرستاده مى شود منحصر به دادن مبالغى وجه نقدى یا مقدارى نان و خورشت نیست و انسان مى تواند از هر کار خیرى که انجام مى دهد، قصد خیرات و صدقات براى اموات خود بکند. در حدیث از قول حضرت خاتم الانبیاء (ص ) آمده است : هر معروف و کار نیکى صدقه است .
بنابراین هر کار پسندیده و نیکوئى که به قصد تقرب به خداوند متعال انجام شود، صدقه و خیرات است .
از روایات گذشته در فصل سوم دانستیم ارواح اموات در عالم برزخ از اعمال گذشته اى که بعنوان باقیات الصالحات به یادگار گذشته اند بهره مند خواهند بود؛ مثلا کسى که بناى خیریه اى بر پا نموده (از قبیل جارى کردن قنات ، تالیف کتاب ، گذاشتن فرزند صالح و...) تا آن زمان که از این اعمال اثرى باقى مانده باشد، تا زمانى که آن مسجد پا برجاست و دیگران در آن نماز مى خوانند،تا آن قنات جارى است ، تا آن درخت سرپاست و مردم از آن بهره مى برند، تا آن بیمارستان برقرار است و بیماران در آن مداوا مى شوند و... براى بنا کننده آن گرچه در عالم برزخ بسر ببرد ثواب مى نویسند و او هم در عالم برزخ اثرات آنرا مشاهده مى نماید. اگر هم بناى شرى را بر پا نموده ؛ مثلا قمار خانه اى ، شراب خانه اى ، عشرت کده اى و... بر پا نموده ، تا آن زمان که آنها بر پا هستند و عده اى از آنها استفاده مى کنند، صاحبان و بانیان آن بناها در عالم برزخ ذلت روز افزون آن را شاهد خواهند بود.
اینک مى خواهیم بدانیم (صرفنظر از باقیات الصالحات ) آیا ارواح مومنین از اعمالى که براى اموات مى فرستند و خیراتى که براى آنها مى دهند بهره اى مى برند یا استفاده کردن و بهره گرفتن از این اعمال و خیرات منحصر به عالم قیامت است ؟
در این مورد همانند موارد قبل به چند حدیث اکتفا مى شود:
مرحوم . شیخ حر عاملى در کتاب وسائل الشیعه به نقل از امام صادق (ع ) آورده است :
راوى حدیث گفت : از حضرت صادق (ع ) پرسیدم : مى توان به جاى مرده نماز خواند؟ حضرت فرمود: بلى ، سپس فرمود: ممکن است میت در نگرانى و غم اعمال گذشته خود باشد و این عبادتى که به جاى او انجام مى شود جبران کمبود او را بکند و وى را از نگرانى نجات بدهد.
توجه داریم که بحث در فایده خیرات و صدقات براى اموات است و دانستیم که خیرات و صدقات براى اموات منحصر در دادن مقدارى وجه نقد و یا مقدارى غذا به بینوایان نیست . در ضمن این حدیث در مورد نماز به نیابت میتت است ولى ما در ترجمه ، آنرا به عبادت بر گردانیم ، به این علت که در روایات مشابه سوال ازروزه ، نماز، حج و صدقات دیگر شده است .
 و نیز در همان کتاب به نقل از امام صادق (ع ) آورده است که :
حضرت فرمودند: همان گونه که زنده ها از هدیه اى که براى آنها مى برند خوشحال مى شوند، اموات نیز از طلب رحمت و مغفرتى که براى آنها مى کنند خوشحال مى شوند.
این حدیث به ما نشان مى دهد: همین جملاتى که در بین مردم متداول است .
مثلا مى گویند: خدا رحمتش کند یا خدا او را بیامرزد اثرات مثبتى دارد و براى اموات مفید است .
مرحوم محدث قمى در سفینه البحار به نقل از رسول خدا (ص ) آورده :
کسى که وارد مقبره مومنین قبرستان شود و سوره مبارکه یاسین را بخواند خداوند به اموات آن قبرستان تخفیف (در عذاب یا نگرانى ) مى دهد.
 مرحوم مجلسى از تفسیر درالمنثور به نقل از رسول خدا (ص ) آورده است :
رسول خدا (ص ) فرمودند: میتى که نزد او سوره مبارکه یاسین خوانده شود سختى هاى عالم برزخ و قیامت بر او آسان مى گردد.
باز مرحوم مجلسى در بحار به نقل از ابن ابى عمیر ااورده است :
از حضرت امام صادق یا امام موسى بن جعفر (ع ) پرسیدم : دعا و صدقه و نماز براى اموات فایده اى دارد و آیا به آنها مى رسد؟ حضرت فرمودند: بلى .
احادیث زیادى در این مورد از ائمه معصومین (ع )رسیده و ما به همین مقدار اکتفا مى کنیم .
از مجموع احادیث مذکور استفاده مى شود: فایده خیرات براى اموات ، آسایش بیشتر آنها در عالم برزخ و درنتیجه عالم قیامت است . در ضمن از اعمال و خیراتى که به حسب ظاهر کوچک مى آید نیز نباید غافل بود، زیرا آنچه در پیشگاه خداوند متعال مطرح است ، عمل از نظر کیفیت است نه مقدار آن ؛ ممکن است یک جمله کوتاه اللهم اغفرله (خدایا او را بیامرز) از روى اخلاص گفته شود و گناهکارى را نجات دهد (البته در صورتى که گناه جنبه حق الناس نداشته باشد) و ممکن است دعاها و مناجات هاى زیاد بدلیل ریا و خود نمائى و یا بدلایل دیگر مورد قبول واقع نشود و سودى را عاید مرده نکند. بنابراین ، این توجه لازم است که هنگام عمل ، خلوص نیت و قصد تقرب به خداوند جهان ، تنها چیزى است که به عمل بى ارزش انسان جلوه اى دیگر داده و آنرا مورد قبول درگاه خداوند قرار مى دهد.


  
هرگز از شوهرت چیزى نخواه  
على علیه السلام باغى داشتند که آن را به مبلغ 12 هزار در هم فروخته و همه پولها را بین فقراء تهیدستان مدینه تقسیم کرد. وقتى که به منزل بازگشت ، فاطمه علیها السلام از ایشان پرسید؟ یا على ! پس غذاى امروز ما چه شد؟
على علیه السلام براى تهیه غذا از منزل خارج شد، اما فاطمه علیها السلام با خود اندیشید که چرا چنین گفتم ، چون از پدر شنیده بود که هرگز از شوهرت چیزى نخواه ، شاید نتواند آن را تهیه کند.
آنگاه فرمود.
فانى اءستغفر الله و لا اءعود اءبدا من از خدا آمرزش مى طلبم و دیگر این رفتار را تکرار نخواهم کرد. 
 

  
در خانه فاطمه علیها السلام محل دعاى پیامبر (صلى الله علیه وآله )
پس از نزول آیه
و اءمر اهلک بالصلوة و اصطبر علیها  و آیه انما یرید الله لیذهب عنکم ..

پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله ) هر روز، وقت نماز صبح به در خانه على و فاطمه علیها السلام مى آمد و مى فرمود: سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد. پس اهل بیت ، یعنى على و فاطمه و حسن و حسین علیه السلام در پاسخ اظهار مى داشتند: و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد اى پیامبر خدا. سپس حضرت دو طرف چهار چوبه در را گرفته مى فرمود: نماز، نماز خدا شما را رحمت کند. همانا خداوند چنین مى خواهد که هر گونه آلودگى را از شما خاندان نبوت ببرد و شما را از هر ناخالصى پاک کند. پس حضرت تا زمانى که در مدینه حضور داشت هر روز صبح پیوسته این کار را انجام مى داد تا اینکه از دنیا رحلت فرمود.
حضرت فاطمه علیها السلام در برابر یکى از افراد نادان مدینه که در مورد على علیه السلام زبان به سرزنش گشوده بود و ناسزا مى گفت ، فرمود: مى دانى على کیست ؟
على امامى ربانى و الهى و هیکلى نورانى و مرکز توجه همه عارفان و خداپرستان و فرزندى از خاندان پاکان ، گوینده به حق و روا، جایگاه اصلى و محور امامت ، پدر حسن و حسین علیه السلام دو دسته گل پیامبر علیه السلام و دو بزرگ و سرور جوانان اهل بهشت است .

  

تشریح تسبیح فاطمه (س ) 
از حضرت امام على علیه السلام نقل شده است که فرمود:
فاطمه زهرا عزیزترین عزیزان رسول خدا صلى الله علیه و آله در خانه من بود، این بانو آن قدر با آسیاب آرد کرد تا دست هایش پینه بست و آن قدر از چاه آب کشید که اثر آن بر سینه اش باقى مانده بود و به اندازه اى خانه را روبید تا این که لباسهایش غبارآلود شد. و آن قدر زیر دیگ آتش برافروخت تا لباسش کثیف و گردآلود گردید و به همین علت به سختى و زحمت افتاد، روزى شنیدیم غلام چندى خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله آوردند به فاطمه گفتم : وقتى خدمت پدر خود رفتى از وى خادمى را بخواه تا در کارها مددکار باشد و از این همه رنج و محنت آسوده شوى .
پس فاطمه زهرا خدمت رسول خدا رفت ، ملاحظه کرد که گروهى با ایشان مشغول بحث و گفتگو هستند، لذا بدون این که با پدر سخنى بگوید به خاطر شرم و حیا بازگشت . على علیه السلام فرمود: چون رسول خدا مى دانست که فاطمه زهرا براى حاجت نیازى مراجعه کرده است ، لذا خود به منزل ما آمد، حضرت فرمود: فاطمه جان ! براى چه منظورى به سوى من آمدى و دو مرتبه سوال فرمود و فاطمه ساکت بود، على علیه السلام مى گوید: عرض کردم : اى رسول خدا من علت را براى شما ذکر مى نمایم . فاطمه آن قدر سنگ آسیاب را چرخانده که دستش پینه بسته و آن قدر آب کشیده که بر سینه اش اثر آن باقى مانده و آن قدر خانه را جاروب کرده که لباسش خاک آلود شده و آن قدر آتش در زیر دیگ افروخته که پیراهن او کثیف شده و بوى دود گرفته . شنیدیم که غلامان و خادمان چندى را خدمت شما آوردند، به وى گفتم : به سراغ پدر خود رفته از ایشان خدمتکارى بخواه تا تو را مساعدت نماید.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: شما را از مطلبى آگاه کنم که بهتر است براى شما از خادمى که سوال کردید، وقتى از خواب برخاستید (در بعضى روایات است وقتى به رختخواب رفتید) سى و چهار بار الله اکبر و سى و سه بار سبحان الله و سى و سه بار الحمدلله بگویید آن بتهر است براى شما از خادم که خدمت شما را بکند


  
 عبور از دریا به وسیله بسم الله

جناب ثقة الاسلام کلینى در کتاب شریف اصول کافى از امام صادق علیه السلام روایت فرموده است که : شخصى همراه حضرت عیسى علیه السلام بود تا به دریا رسیدند و با حضرت بر روى آب راه مى رفتند و از دریا مى گذشتند. این جانى است که بر آب تصرف مى کند، این همان جا است که مرده را زنده مى کند، و ابراء اکمه و ابرص مى نماید، و جان هاى مرده را زنده مى کند و حیات مى دهد، و هر کسى که به تعلیم معارف حقه ، نفوس را احیاء مى کند عیسوى مشرب است . آن شخص دید که بر روى آب مثل زمین هموار عبور مى کنند، در عین عبور به این فکر افتاد که حضرت چه مى گوید و چه مى کند که بر روى دریا این گونه راه مى روند، دید حضرت مى گوید: بسم الله ، از روى عجب به این گمان افتاد، که اگر خودش از تبعیت کامل بیرون آید و مستقلا بسم الله بگوید، مانند حضرت مى تواند بر آب بگذرد، از کامل ، بریدن همان و غرق شدن همان ، استغاثه به حضرت ، روح الله نمود آن جناب نجاتش داد.


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ