مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 38
بازدید دیروز : 90
کل بازدید : 781095
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

فضیلت حمدو ایه الکرسی وایه شهادت وایه ملک بعد از هر نمازی

اهمیت این دعا:از حضرت صادق علیه السلام:خداوند امر کرد که این ایه را به زمین آورند چنگ زدن به عرش الهی وگفتند  خدایا مارا بسوی اهل خطا وگناهکاران میفرسی .خداوند وحی کرد بسوی ایشان که بروید به زمین بغزت وجلال خودم سوگند یاد کنم اگر کسی شما را تلاوت نکند از آل محمد وشیعیان ایشان نیستن جزآنها که نظر رحمت کنم بسویشان از رحمتهای پنهانم

ثمره خواندن این دعا:             هر روز هفتاد نظر در هر نظری هفتاد حاجت او را بر آورم واو را قبول کندهر چند که معصیت بسیار کرده باشد
در روایتی دیگر هر که این آیات رابعداز هر نمازی بخواند او را ساکن گردانم در خطیره قدس با هر گناهی واگر نکنم نظر کنم بسوی او نظر رحمت خاص خودم در هر روزهفتاد نظرکردن واگر نکنم هر روز هفتاد حاجت اورا براورده کنم بطوری که کمترنش آمرزیدن گناهان باشد و اگر نکنم اورا از شر شیطان و هر دشمنی پناه دهم ویاری دهم و مانع نشود او را از داخل شدن در بهشت جز مرگ (یعنی مرگ تنها چیزیه که مانع رفتن به بهشت شود)و
اما ان آیات اینهاست که بعد هر نمازی بخوانیم:          سوره حمد تا آخرش و ایه الکرسی تا فیها خالدون بعدش ایه شهادت ایه 18و19سوره ال عمران ایه شهد الله...تا سریع الحساب    وایه ملک ایه 26و27 سوره ال عمران ایه قل اللهم...تا بغیر حساب میباشد


  
 دو رکعت  نماز بخواند و بعد از نماز به  شماره حروف  عباس در حروف ابجد 133مرتبه بگوید:«  یَا کَاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَینِ اِکْشِفْ کَرْبِی بِحَقِّ اَخِیکَ الْحُسَین(ع)».

  
دو رکعت به جا آورد،در هر رکعت شصت مرتبه سوره توحید را بخواند چون از نماز فارغ شود گناهانش آمرزیده شود

  
ختم کلمه (یا علی علیه السلام) از مجربات است در مدت ده شب و هر شب در وقت معین دو رکعت نماز حاجت بخواند بعد از نماز بدون تکلم یکصد و ده مرتبه صلوات بفرستد و بعد از آن بلافاصله یکهزار و پانصد و هفتاد مرتبه بگوید (یا علی علیه السلام) و بعد حاجت خود را از خدا بخواهد و به سه مرتبه صلوات بفرستد که مجرب است.
  
بسیارمجرب است . هفتاد مرتبه بگوید:

یا اللّه یا محمد یا علىیا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنى و لاتهلکنى


  
توسل به حضرت على علیه السلام جهت برآمدن حاجت

روز چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه روزه گرفته بعد از افطار دو رکعت نماز بخواند و از حال نماز خارج نشود و بلافاصله این رباعى را 110 مرتبه رو به قبله بخواند:

یا امیرالمومنین یا ذالنعم یا امام المتقین یاذالکرماننا جئناک فى حاجاتنا لاتخیبنا و قل فیها نعم


توسل به حضرت امیرالمومنین علیه السلام

هر کس در ثلث آخر شب دو رکعت نماز بخواندبا حضور قلب و بعد از آن سر به سجده گذارده چهل مرتبه این جمله را بگوید و حاجت خودرا از خدا بخواهد:

اللهم انى اسئلک بروح على ابن ابیطالب الذى ما اشرک باللّه طرفة عین ان تقضى حاجتى

از امیرالمومنین على علیه السلام نقل شده که به جهت هر حاجتى بعد از نماز صبح با حضور قلب دوازده نوبت این دعا را بخواند.

بسم اللّه الرحمن الرحیم توکلت على الحى الذى لایموت و الحمدللّه الذى لم یتخذ صاحبه و لا ولدا ولم یکن له شریک فى الملک و لم یکن له ولى من الذل و کبره تکبیرا.

  

نماز جماعت :

نمازى که دسته جمعى خوانند و در آن به امام اقتدا کنند بدین گونه که یک نفر مسلمان (و به عقیده شیعه به شرط عدالت) به نماز ایستد و دیگران به وى اقتدا کنند . نماز جماعت از شعائر اسلام است و در استحباب آن بسى تأکید شده چنانکه آیه (و ارکعوا مع الراکعین) بدان تفسیر شده و به برداشت بعضى از بزرگان از آیه (ایاک نعبد ...) اصل در نماز ، جماعت است . از امام صادق (ع) روایت است که نخستین نماز جماعت که در اسلام منعقد شد چنین بود که روزى (در آغاز بعثت) پیغمبر اکرم (ص) در نماز بود ، على (ع) به کنارش بایستاد و به حضرتش اقتدا نمود ، در این حال ابوطالب که فرزندش جعفر به همراه داشت سررسید ، جعفر را گفت : تو نیز به کنار پسر عمت نماز بخوان . و چون حضرت متوجه شد که جعفر نیز به وى اقتدا نموده پیشتر رفت (که آن دو پشت سرش قرار گیرند) ، ابوطالب شادمان شد و بازگشت .

 

پیغمبر اکرم (ص) فرمود : نماز را باید به جماعت خواند گرچه بر سر سرنیزه اى باشد. و فرمود : دو نفر به بالا (که یکى از آن دو امام باشد) جماعت است .

 

و فرمود : کسى که آنقدر به جماعت پایبند بود که در هر کجا باشد نمازش را به جماعت بخواند وى چون برق جهنده با نخستین گروه از صراط بگذرد در حالى که چهره اش درخشان تر از ماه باشد ، و هر شبانه روزى که همه نمازهاى یومیه اش را به جماعت برگزار کند ثواب شهیدى برایش ثبت گردد .

 

و فرمود : خداوند شرم دارد بنده اى را که نماز خود را به جماعت خوانده و پس از نماز از حضرتش حاجتى خواسته پیش از اینکه از جایش برخیزد حاجتش را برنیاورد .

 

حضرت رضا (ع) فرمود : امتیاز جماعت بر فرادا هر رکعتى هزار رکعت است .

 

امام باقر (ع) فرمود : کسى که از روى بى رغبتى به نماز جماعت و اجتماع مسلمین بدون عذر ، جماعت را ترک کند نماز ندارد .

 

امام صادق (ع) فرمود : به امیرالمؤمنین(ع) خبر دادند که گروهى در نماز جماعت مسجد شرکت نمى کنند . حضرت فورا خطبه اى ایراد نمود و فرمود : شنیده ام که جمعى به مسجد نمى آیند و در جماعت شرکت نمى کنند ! اینها از این تاریخ حق ندارند با ما غذا بخورند ، یا با ما آب بنوشند و یا با ما هم شور شوند یا با ما وصلت کنند ، و از غنایم مسلمین برخوردار نگردند تا اینکه در جماعت مسلمین حضور یابند ، و ممکن است دستور دهم خانه شان را بر سرشان آتش زنند .

 

پیغمبر (ص) فرمود : در نماز جماعت یومیه صف اول افضل است و در نماز میت صف آخر. (بحار:88/20)

 

و فرمود : صفهاتان را راست کنید که راست کردن صف مکمّل نماز است .

 

امام صادق (ع) فرمود : صفهاى جماعت را تکمیل کنید و تا در صف پیشین جائى هست پشت صف مأیستید ، و (حتى) اگر در حال نماز متوجه شدید که در صف جلو جاى خالى هست همچنان به حال انحراف ـ اگر جاى خالى روبروى شما نباشد ـ خود را به آنجا برسانید که آنجا پر شود .

 

از حضرت رضا (ع) روایت شده که نماز نافله به جماعت خوانده نشود که این بدعت است و هر بدعت ضلالت ، و راه ضلالت به آتش است . (بحار:88/72)

 

امام صادق (ع) فرمود : سه نفرند که نباید در نماز به آنها اقتدا نمود : کسى که مجهول الحال باشد (مذهب و روش عملیش نامعلوم باشد) ، و آنکه در باره حضرات معصومین گزافه گوئى و غلو کند گرچه امامى مذهب باشد، و کسى که آشکارا به فسق و فجور دست زند . (بحار:88/23)

 

پیغمبر (ص) فرمود : پیشنماز شما نماینده شما است به پیشگاه خدا ، پس ببینید چه کسى را در دینتان و نمازتان نماینده خویش مى سازید .

 

و فرمود : کسى که به قومى پیشنمازى مى کند در صورتى که در میان آنها داناتر و فقیه تر از او وجود داشته باشد (و با وجود این آن مردم چنین کسى را به پیشنمازى قبول داشته باشند) چنین قومى تا قیامت همواره امرشان به قهقهرى و عقبگرد باشد .

 

امام هادى (ع) فرمود : اگر زمانى بود که عدالت در آن زمان بر ظلم و جور غالب بود حرامست که کسى گمان بد به کسى ببرد مگر اینکه به بدى او یقین کند و اگر زمانى بود که جور و ظلم در آن بر عدل و داد غالب بود نمى باید کسى گمان نیک به کسى ببرد مگر اینکه به نیکى او یقین کند . (بحار:88/3 ـ 92 و 19/32)

 

نماز جمعه :

نمازى که روز جمعه به جماعت گزارند . به «جمعه» رجوع شود .

 

نماز حاجت :

نمازى که جهت قضاء حوائج و حلّ مشکلات خوانده مى شود، نماز حاجت به کیفیتهاى مختلف در روایات آمده است ، از آن جمله :

 

مقاتل گوید : به امام صادق (ع) عرض کردم : مرا جهت برآمدن حاجاتم نمازى تعلیم بفرما. فرمود : هرگاه ترا حاجت مهمى به درگاه خداوند بود ، غسل کن و پاکیزه ترین جامه هایت را بپوش و خویشتن را معطر ساز و به زیر آسمان بایست و دو رکعت نماز به این کیفیت بخوان :

 

در هر رکعت پس از حمد و در حال رکوع و در ایستادن بعد از رکوع و در هر دو سجده و در دو نشستن بین سجده ها و بعد از سجده ها پانزده بار (قل هوالله احد)بخوان، و پس از سلام نماز نیز پانزده بار مى خوانى ، آنگاه به سجده مى روى و در سجده مى گوئى : «خداوندا ! هر معبودى ـ از زیر عرش عظمتت تا فرش زمینت ـ همه باطلند ، و تنها خداوند معبود و شایسته پرستش توئى ، خداوندا ! فلان حاجتم (حاجت خویش را مى گوئى) را همین ساعت ، همین ساعت برآورده بفرما» و هر چه بتوانى در خواسته ات اصرار و ابرام و التماس کن .

 

محمد بن على بن عیسى گوید : به امام هادى (ع) نامه نوشتم و در نامه ام از آن حضرت تقاضا نمودم مرا به دعائى رهنمون شود که در آن دعا از خداوند بخواهم شرّى (مخصوص) از سرم رفع شود . حضرت این چنین مرا پاسخ دادند : دو رکعت نماز مى خوانى و در هر یک از سجده ها این دعا را چند بار تکرار مى کنى : «اللهم انت انت ، انقطع الرجاء الاّ منک ، یا احد من لا احد له ، لا احد لى غیرک» و پس از سلام نماز مى گوئى : «خداوندا ترا به حق محمد و على و امامان (و نام هر یک از ائمه معصومین را به زبان مى آورى) مى خوانم ، که آنان را به نزد تو شأن و آبروئى والا است ، که بر محمد و آل محمد درود فرستى و این که شرّ فلان ـ دشمن خود را نام مى برى ـ را از من کفایت نمائى و مرا از شرّ وى در پناه خویش بدارى، و بى آن که شرى دامنم بگیرد بار محنت او را از من بردارى . (مقنعة : 223 ـ 224)

 

نمازخانه :

اتاقى مخصوص خواندن نماز در خانه مسلمان . مسمع گوید : امام صادق (ع) نامه اى بدین مضمون به من نوشت : دوست دارم یکى از اتاقهاى خانه ات را نمازخانه قرار دهى و در آن اتاق با لباسى خشن (و وضعى ژولیده) از خدا بخواهى که ترا از آتش نجات دهد و به بهشت در آورد ، و در آن اتاق به سخن باطل نپردازى و کلمه ناسزائى به زبان نرانى . (بحار:76/162)

 

نماز خوف :

نمازهاى واجب یومیه که هنگام مواجهه مسلمانان با لشکر کفر به کیفیت خاصى ادا مى شود . به «خوف» رجوع شود .

 

نماز را چهار هزار باب است :

از امام صادق (ع) روایت شده که نماز چهار هزار حدّ و به روایت دیگر چهار هزار باب دارد . مرحوم شهید رضوان الله علیه حدود و ابواب نماز را واجبات و مستحبات نماز دانسته که واجبات را هزار تعیین نموده و کتابى را به نام الفیه در خصوص واجبات نماز تألیف نموده و مستحبات را سه هزار دانسته و کتاب نفلیه خود را بدین منظور تدوین نموده است . (بحار:82/303)

 

نماز زن و مرد کنار یکدیگر :

حریز گوید : به امام صادق (ع) عرض کردم : زن و مرد مى توانند یکى جلو دیگرى نماز بخوانند ؟ فرمود : آرى اگر بین آن دو به اندازه بار مسافرى فاصله باشد . زراره گوید: به امام عرض کردم : زن مى تواند به کنار همسرش نماز بخواند ؟ فرمود : اگر بین آن دو به اندازه بیش از یک گام یا به قدر استخوان ذراع و بیشتر باشد اشکالى ندارد . (بحار:83/335)


  
 

ماجرای هتک حرمت به حضرت زهرا (س) توسط خلیفه دوم ماجرای هتک حرمت به حضرت زهرا (س) توسط خلیفه دوم علامه مجلسى عهدنامه‏اى از خلیفه دوم براى معاویه در بحارالانوار آورده که ماجراى خود را با زهرا علیهاالسلام در آن حکایت کرده است. (1)
از جمله در آن آمده: «به خانه على آمدم تا مگر او را به زبانى بیرون کشم. کنیزک فضّه که به او گفتملى بگو براى بیعت با ابوبکر بیرون آید که مسلمانان بر خلافت او اجماع کرده‏اند; گفت: امیرالمؤمنین مشغول است. گفتم: این را فراموش کن و به او بگو بیرون آید و الّا داخل مى‏شویم و او را به اکراه بیرون مى‏آوریم.
فاطمه بیرون آمد. پشت در ایستاد و گفت: این گمراهان دروغگو; چه مى‏گویید؟ و چه مى‏خواهید؟ گفتم: فاطمه! گفت: عمر! چه مى‏خواهى؟! گفتم پسر عمویت را چه شده که تو را براى پاسخ فرستاده و خودش پشت پرده نشسته است؟
گفت: اى شقى! طغیان تو مرا بیرون آورد و حجت را بر تو تمام کرد...
گفتم: این اباطیل و افسانه‏هاى زنانه را از سرت بیرون کن و به على بگو بیرون بیاید.
گفت مورد احترام ما نیستى، عمر! مرا از حزب شیطان مى‏ترسانى؟ در حالى که حزب شیطان بس ضعیف است.
گفتم: اگر على نیاید، هیزم مى‏آورم و خانه را به روى ساکنانش آتش مى‏زنم، و آنان را به آتش مى‏کشم یا على را براى بیعت مى‏بریم. تازیانه قنفذ را گرفتم و زدم. به خالد بن ولید گفتم: تو با مردان هیزم فراهم کنید. خودم خانه را آتش مى‏زنم.
فاطمه گفت: اى دشمن خدا و دشمن رسول او و دشمن امیرالمؤمنین. فاطمه دستهاى خود را پشت در گذاشت تا مرا از باز کردن در بازدارد خواستم در را باز کنم. نتوانستم. پس با تازیانه به دستهایش زدم چنانکه دردش گرفت و من صداى ناله و گریه‏اش را مى‏شنیدم. نزدیک بود که نرم شوم و از دم در بازگردم، اما کینه‏هاى على و حرص او به خون دلیران عرب را به یاد آوردم... پس لگدى به در زدم که فاطمه شکمش را به آن چسبانده بود و پشت آن پنهان شده بود. چنان فریاد زد که گمان کردم که فریادش مدینه را زیر و رو کرد شنیدم که گفت: پدر! یا رسول‏اللَّه! اینگونه با حبیبه و دخترت رفتار مى‏شود؟ آه: فضّه! مرا بگیر که به خدا قسم جنین داخل شکمم کشته شد. و شنیدم که او را درد زایمان گرفته است. او به دیوار تکیه داده بود. در را به داخل راندم و داخل شدم. به گونه‏اى در مقابلم ایستاد که جلوى دیدم را گرفت. از روى مقنعه چنان به گونه‏اش سیلى زدم که گوشواره‏اش کنده شد و روى زمین افتاد. على بیرون آمد. چون احساس کردم که مى‏آید، به سرعت بیرون دویدم و به خالد و قنفذ و کسانى که با آن دو بودند، گفتم: از خطر بزرگى نجات پیدا کردم».
در روایت دیگرى آمده: «جنایت بزرگى مرتکب شدم و اینک بر خودم ایمن نیستم. این على است که از خانه بیرون آمده. همه با هم طاقت او را نداریم. على بیرون آمد. فاطمه دستانش را به سر برد تا آن را باز کند و از آنچه به او رسیده بود، از خداى بزرگ استغاثه کند. على، پیراهنش را روى فاطمه انداخت و به او گفت: دختر رسول خدا! خداوند پدرت را براى جهانیان رحمت فرستاده است، پس تو نیز، اى سرور زنان! براى این خلق نگون‏بخت رحمت باش نه عذاب. درد زایمانش سخت شد. وارد خانه شد و جنینى را سقط کرد که على او را محسن نامید.
جمعیتى زیاد فراهم کردم نه براى مقابله با على بلکه قلبم به آنان محکم شود. آمدم و او را که در محاصره قرار داشت، از خانه‏اش بیرون آوردم... ابوبکر مى‏گفت: واى بر تو عمر! چه کارى بود که با فاطمه کردى؟!». (2)

  1 ـ بحارالانوار، ج 30، صص 293- 295; الهدایةالکبرى، ص 417.
2 ـ بحارالانوار، ج 39، صص 41- 42; معانى‏الاخبار، صص 205- 207.

  

بهترین موقع دعا کردن

یکى از مهمترین و لازمترین امور زندگى یک مؤمن ارتباط برقرار کردن با خدا از طریق دعا و نیایش است در زندگى اولیاء خدا دعا جایگاه اساسى و ویژه دارد و بخش مهمى از بهترین اوقات آنها اختصاص به دعا و نیایش دارد.
در قسمت دعا، انبوهى از دعاهایى که از ناحیه مقدس حضرت زهرا علیهاالسلام رسیده فهرست‏وار نقل کردیم. اما یکى از مسائل دیگر در مورد دعا رعایت آداب دعا از جمله زمان دعا است. اولیاء خدا مترصد اوقات بودند و بهترین زمانها را براى دعا انتخاب مى‏نمودند در اینجا به روایتى مى‏پردازیم که یکى از اوقات مناسب براى دعا را فاطمه زهرا علیهاالسلام به ما در قول و عمل معرفى مى‏کنند.
قالت فاطمه الزهرا علیهاالسلام:
سمعت النبى صلى اللَّه علیه و آله، ان فى الجمعة لساعة لا یراقبها رجل مسلم یسال اللَّه عز و جل فیها خیرا الا اعطاه ایاه قالت فقلت: یا رسول‏اللَّه اى ساعة هى؟ قال اذا تدلى نصف عین الشمس للغروب قال و کانت فاطمة علیهاالسلام تقول لغلامها: اصعد على الضراب فاذا رایت نصف عین الشمس قد تدلى للغروب فاعلمنى حتى ادعو. (1)
(فاطمه زهرا علیهاالسلام مى‏فرماید: از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله شنیدم، در روز جمعه ساعتى است که هیچ مسلمانى مراقب آن نبوده که حاجت خیرى از خداى عزوجل بخواهد مگر آنکه حاجت او را برآورده ساخته است. فاطمه علیهاالسلام مى‏گوید عرض کردم یا رسول‏اللَّه آن چه ساعتى است؟ فرمود: آن هنگامى است که نصف قرص خورشید در موقع غروب پنهان شود. پس از آن فاطمه به غلام خود فرمود: بر فراز بام درآى و چون دیدى نصف قرص خورشید در هنگام غروب پنهان شد به من خبر ده تا دعا کنم.)


 


 استغاثه به آن حضرت با دعا و نماز
الاستغاثة الیها علیهاالسلام بالصلاة والدعاء
عن الصادق علیه‏السلام: اذا کانت لاحدکم استغاثة الى اللَّه تعالى، فلیصل رکعتین، ثم یسجد و یقول:
یا مُحَمَّدُ یا رَسُولَ‏اللَّهِ، یا عَلِىُّ یا سَیِّدَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ، بِکُما اَسْتَغیثُ اِلَى اللَّهِ تَعالى، یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ اَسْتَغیثُ بِکُما، یا غَوْثاهُ بِاللَّهِ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ وَ فاطِمَةَ- و تعدّ الائمة علیهم‏السلام- بِکُمْ اَتَوَسَّلُ اِلَى اللَّهِ تَعالى.
فانک تغاث من ساعتک ان‏شاءاللَّه تعالى.
الاستغاثة الیها علیهاالسلام بالصلاة والدعاء
عن الصادق علیه‏السلام: اذا کانت لک حاجة الى اللَّه تعالى و تضیق بها ذرعاً، فصلّ رکعتین، فاذا سلّمت کبّر اللَّه ثلاثاً، و سبّح تسبیح فاطمة علیهاالسلام، ثم اسجد و قل مائة مرة:
یا مَوْلاتى فاطِمِةُ، اَغیثینى.
ثم ضع خدّک الأیمن على الارض و قل مثل ذلک، ثم عد الى السجود و قل ذلک مائة مرة و عشر مرّات، و اذکر حاجتک، فان اللَّه یقضیها.
الاستغاثة الیها علیهاالسلام بالصّلاة والدعاء
تصلّى رکعتین، ثم تسجد و تقول: یا فاطِمَةُ- مائة مرة، ثم تضع خدّک الایمن على الارض و قل مثل ذلک، و تضع خدّک الایسر على الارض و تقول مثله، ثم اسجد و قل ذلک مائة و عشر دفعات، و قل:
یا امِناً مِنْ کُلِّ شَىْ‏ءٍ وَ کُلُّ شَىْ‏ءٍ مِنْکَ خائِفٌ حَذِرٌ، اَسْاَلُکَ بِاَمْنِکَ مِنْ کُلِّ شَىْ‏ءٍ وَ خَوْفِ کُلِّ شَىْ‏ءٍ منْکَ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تُعْطِیَنى اَماناً لِنَفْسى وَ اَهْلى وَ مالى وَ وَلَدى، حَتَّى لا اَخافُ اَحَداً وَ لا اَحْذَرُ مِنْ شَىْ‏ءٍ اَبَداً، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدیر.
الاستغاثة الیها علیهاالسلام بالدعاء
تقول خمسمائة و ثلاثین مرة:
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَةَ وَ اَبیها، وَ بَعْلِها وَ بَنیها، بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ.
الاستغاثة الیها علیهاالسلام بالدعاء
اِلهى بِحَقِّ فاطِمَةَ وَ اَبیها، وَ بَعْلِها وَ بَنیها، وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها.
(ترجمه فارسى)
استغاثه به آن حضرت با نماز و دعا
از امام صادق علیه‏السلام روایت شده: هر کدام از شما استغاثه‏اى به خداوند داشتید، دو رکعت نماز گذارده، آنگاه سجده نموده و گوئید:
اى محمد اى پیامبر خدا، اى على اى آقاى زنان و مردان مؤمن، به شما از خداوند طلب یارى مى‏جویم، اى محمد اى على به شما از خداوند فریادرسى مى‏طلبم، اى فریادرس به خدا و به محمد و على و فاطمه- و تمامى ائمه علیهم‏السلام را نام برده- با شما به خداوند توسّل مى‏جویم.
که در همان لحظه حاجتت برآورده مى‏شود.
استغاثه به آن حضرت با نماز و دعا
از امام صادق علیه‏السلام روایت شده: هرگاه حاجتى داشتید که نسبت به آن بسیار در سختى قرار گرفته‏اید، دو رکعت نماز گذارده، پس از نماز سه بار تکبیر گفته، آنگاه تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام را بگوید، سپس سجده کرده و صد بار بگو:
اى مولاى من اى فاطمه، بفریادم رس.
آنگاه گونه راستت را بر زمین قرار ده و همین ذکر را تکرار کن، آنگاه دوباره سجده کن و صد و ده بار آنرا بگو، و حاجتت را ذکر کن، خداوند حاجتت را برآورد.
استغاثه به آن حضرت با نماز و دعا
دو رکعت نماز مى‏خوانى، آنگاه سجده کرده و صد بار مى‏گوئى: اى فاطمه، سپس گونه راستت را بر زمین نهاده و همین ذکر را مى‏گوئى، آنگاه گونه چپ خود را بر زمین نهاده و آن را تکرار مى‏نمائى، آنگاه سجده کرده و صد و ده بار آن را ذکر نموده، و مى‏گوئى:
اى آنکه از هر چیز در امنیت بوده و هر چیز از تو در خوف و هراس مى‏باشد، به امنیتت از هر چیز و هراس هر چیز از تو، از تو مى‏خواهم که بر محمد و خاندانش درود فرستى و در جان و خاندان و اموال و فرزندانم به من امنیتى عطا نمائى که از کسى نترسم و هرگز از چیزى هراسى به دل راه ندهم، تو بر هر چیز قادرى.
استغاثه به آن حضرت با دعا
پانصد و سى بار بگو:
خداوندا! بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش، به اندازه آنچه علمت بدان احاطه دارد، درود فرست.
استغاثه به آن حضرت با دعا
بار الها! به حق فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش و سرّى که در او به امانت نهاده شده است.


 

حدیث شریف کساء


 

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمْ حِدیث الْکِساء عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ عَلَیْهَاالسَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ‏اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ قالَ سَمِعْتُ فاطِمَةَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ‏اللَّهِ فى بَعْضِ الْأَیَّامِ فَقالَ: اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ فَقُلْتُ عَلَیْکَ السَّلامُ قالَ اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُکَ بِاللَّهِ یا اَبَتاهْ مِنَ الضُّعْفِ فَقالَ یا فاطِمَةُ ایتینى بِالْکِساءِ الْیَمانىِّ وَ غَطّینى بِهِ فَاَتَیْتُهُ بِالْکِساءِ الْیَمانى فَغَطَّیْتُهُ بِهِ وَ صِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیْهِ وَ اِذا وَجْهُهُ یَتَلَأْلَؤُ کَاَنَّهُ الْبَدْرُ فى لَیْلَةِ تَمامِهِ وَ کَمالِهِ فَما کانَتْ اِلَّا ساعَةً وَ اِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْ اَقْبَلَ وَ قالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّاهْ فَقُلْتُ وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّةَ عَیْنى وَ ثَمَرَةَ فُؤادى فَقالَ یا اُمَّاهُ! اِنّى اَشُمُّ عِنْدَکِ رائِحَةً طَیِّبَةً کَاَنَّها رائِحَةُ جَدّى رَسُولِ‏اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّکَ تَحْتَ الْکِساءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْکِساءِ وَ قالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدَّاهْ یا رَسُولَ‏اللَّهِ، اَتَأْذَنُ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکَ تَحْتَ الْکِساءِ قالَ: وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَ صاحِبَ حَوْضى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْکِساءِ فَما کانَتْ اِلَّا ساعَةً وَ اِذًا بِوَلَدِىَ الْحُسَیْنِ قَدْ اَقْبَلَ وَ قالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّاهُ فَقُلْتُ وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّةَ عَیْنى وَ ثَمَرَةَ فُؤادى فَقالَ لى یا اُمَّاهْ اِنّى اَشُمُّ عِنْدَکِ رائِحَةً طَیِّبَةً کَاَنَّها رائِحَةُ جَدّى رَسُولِ‏اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ، اِنَّ جَدَّکَ وَ اَخاکَ تَحْتَ الْکِساءِ فَدَنَا الْحُسَیْنِ نَحْوِ الْکِساءِ وَ قالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدَّاهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَأْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُما تَحْتَ الْکِساءِ؟ فَقالَ وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَ یا شافِعَ اُمَّتى، قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُما تَحْتَ الْکِساءِ فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذْلِکَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُ اَبىطالِبٍ وَ قالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ‏اللَّهِ فَقُلْتُ وَ عَلَیْکَ اَلسَّلامُ یا اَبَاالْحَسَنِ وَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ فَقالَ یا فاطِمَةُ اِنّى اَشُمُّ عِنْدَکِ رائِحَةً طَیِّبَةً کَاَنَّها رائِحَةُ اَخى وَ ابْنِ عَمّى رَسُولِ‏اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ هاهُوَ مَعَ وَلَدَیْکَ تَحْتَ الْکِساءِ فَاَقْبَلَ عَلِىٌّ نَحْوِ الْکِساءِ وَ قالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ‏اللَّهِ اَتَأْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الْکِساءِ قالَ لَهُ وَ عَلَیْکَ اَلسَّلامُ یا اَخى وَ یا وَصِیّى وَ خَلیفَتى وَ صاحِبَ لِوائى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ عَلِىٌّ تَحْتَ الْکِساءِ ثُمَّ اَتَیْتُ نَحْوَ الْکِساءِ وَ قُلْتُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَتاهْ یا رَسُولَ‏اللَّهِ اَتَأْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الْکِساءِ قالَ وَ عَلَیْکِ السَّلامُ یا بِنْتى وَ بِضْعَتى قَدْ اَذِنْتُ لَکِ فَدَخَلْتُ تَحْتَ الْکِساءِ فَلَمَّا اکْتَمَلْنا جمیعاً تَحْتَ الْکِساءِ اَخَذَ اَبى رَسُولُ‏اللَّهِ بِطَرَفَىِ الْکِساءِ وَاَوْمى بِیَدِهِ الْیُمْنى اِلَى السَّماءِ وَ قالَ اَللَّهُمَّ اِنَّ هؤُلاءِ اَهْلُ بَیْتى وَ خاصَّتى وَ حامَّتى، لَحْمُهُمْ لَحْمى وَ دَمُهُمْ دَمى یُؤْلِمُنى ما یُؤْلِمُهُمْ وَ یَحْزُنُنى ما یَحْزُنُهُمْ اَنَا حَرْبُ لِمَنْ حارَبَهُمْ وَ سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ، وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُمْ وَ مُحِبٌّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ اِنَّهُمْ مِنّى وَ اَنَا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَواتِکَ وَ بَرَکاتِکَ وَ رَحْمَتَکَ وَ غُفْرانَکَ وَ رِضْوانَکَ عَلَىَّ وَ عَلَیْهِمْ وَ اَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهیراً فَقالَ اللَّهَ عزَّ وَ جَلَّ: یا مَلائِکَتى وَ یا سُکَّانَ سَمواتى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماءً مَبْنِیَّةً، وَ لا اَرْضاً مَدْحِیَّةً وَ لا قَمَراً مُنیراً وَ لا شَمْساً مُضیئَةً وَ لا فَلَکاً یَدُورَ وَ لا فُلْکاً یَسْرى اِلَّا فى مَحَبَّةِ هؤُلاءِ الْخَمْسَةِ الَّذینَهُمْ تَحْتَ الْکِساءِ فَقالَ الْأَمینُ جَبْرَئیلُ یا رَبِّ وَ مَنْ تَحْتَ الْکِساءِ فَقالَ اللَّهُ عزَّ وَ جَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسالَةِ وَ هُمْ فاطِمَةُ وَ اَبُوها وَ بَعْلِها وَ بَنُوها فَقالَ جَبْرَئیلُ یا رَبِّ اَتَأْذَنُ لى اَنْ اَهْبِطَ اِلَى الْأَرْضِ لِأَکُونَ مَعَهُمْ سادِساً فَقالَ اللَّهُ نَعَمْ، قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَهَبَطَ الْأَمینُ جَبْرَئیلُ وَ قالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ‏اللَّهِ اَلْعَلِىُّ الْأَعْلى یُقْرِئُکَ السَّلامَ وَ یَخُصُّکَ بَالتَّحِیَّةِ وَ الْإِکرامِ، وَ یَقُولُ لَکَ وَ عِزَّتى وَ جَلالى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماءً مَبْنِیَّةً وَ لا اَرْضاً مَدْحِیَّةً وَ لا قَمَراً مُنیراً وَ لا شَمْساً مُضیئَةً وَ لا فَلَکاً یَدُورُ وَ لا بَحْراً یَجْرى وَ لا فُلْکاً یَسْرى اِلَّا لِأَجْلِکُمْ وَ مَحَبَّتِکُمْ وَ قَدْ اَذِنَ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکُمْ فَهَلْ تَأْذَنُ لى یا رَسُولَ‏اللَّهِ فَقالَ رَسُولَ‏اللَّهِ وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا اَمینَ وَحْىِ‏اللَّهِ، نَعَمْ، قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ جَبْرَئیلُ مَعَنا تَحْتَ الْکِساءِ فَقالَ جَبْرَئیلُ لَأَبى اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحى اِلَیْکُمْ یَقُولُ اِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً فَقالَ عَلِىٌّ لِأَبى یا رَسُولَ‏اللَّهِ، اَخْبِرْنى ما لِجُلوُسِنا هذَا تَحْتَ الْکِساءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَاللَّهِ فَقالَ النَّبِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِیّاً ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلٍ اَهْلِ الْأَرْضِ وَ فیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَ مُحِبّینا اِلَّا وَ نَزَلَتْ عَلَیْهِمُ الرَّحْمَةُ وَ حَفَّتْ بِهِمُ الْمَلائِکَةُ وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلى اَنْ یَتَفَرَّقُوا فَقالَ عَلِىٌّ: اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَ فازَ شیعَتُنا وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ فَقالَ أَبى ثانِیاً یا عَلِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً، وَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِیّاً ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الْأَرْضِ وَ فیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَ مُحِبّینا وَ فیهِمْ مَهْمِّومٌ اِلَّا وَ فَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ وَ لا مَغْمُومٌ اِلَّا وَ کَشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ وَ لا طالِبُ حاجَةٍ اِلَّا وَ قَضَى اللَّهُ حاجَتَهُ فَقالَ عَلِىٌّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَ سُعِدْنا وَ کَذلِکَ شیعَتُنا فازُوا وَ سُعِدُوا فِى الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ
حرز حضرت فاطمه(س)


 

حرز (بکسر حاء)، موضع محکم و حصین است. و در شرع، امرى است که معد براى محفوظ نگه داشتن اموال است. در عادت و عرف مانند خانه، خیمه. (1)
حرز به معانى زیر نیز مى‏باشد:
1- جاى استوار، پناهگاه 2- بهره، حظ، نصیب 3- دعایى که بر کاغذى نویسند و با خود دارند، بازوبند، چشم‏آویز، تعویذ. (2)
در بین ادعیه وارده در کتب دعا به دعاهائى برخورد مى‏کنیم که با تمسک به بعضى از اسماء و صفات خدا قلعه‏اى معنوى و حصن حصین در برابر حوادث و آفات براى انسان فراهم مى‏کنند اینگونه دعاها معروف به حرز مى‏باشند. معمولا همه ائمه و پیشوایان دینى داراى حرزهاى مخصوص مى‏باشند از جمله حرز حضرت زهرا علیهاالسلام این عبارات از این دعاست:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم یا حى یا قیوم برحمتک استغیث فأغثنى و لا تکلنى الى نفسى طرفة عین ابدا و اصلح لى شأنى کله(3) اللَّهم بحقِّ العرش و من علاه، و بحقِّ الوحى و من اوحاه، و بحقِّ النَّبى و من نبَّاه، و بحقِّ البیت و من بناه، یا سامع کلِّ صوتٍ، یا جامع کُلِّ فوتٍ، یا بارى‏ءَ النُّفوس بعدالمَوت، صلِّ على محمَّدٍ و اهل بیته، و اتنا و جمیع المؤمنین والمؤمنات فى مشارق الارض و مغاربها، فرجاً من عندک عاجلاً، بشهادة ان لا اله الا اللَّه و اَنَّ محمداً عبدک و رسولک، صلَّى اللَّه علیه و اله، و على ذریَّته الطَّیبین الطَّاهرین، و سَلَّمَ تسلیماً کثیراً.


 










  1ـ فرهنگ معارف اسلامى/ سید جعفر سجادى/ ج 2/ ص 250
2ـ فرهنگ معین
3ـ فاطمه زهرا علیهاالسلام شکوفه عصمت/ محمود جویبارى/ ص 228


 

زیارت حضرت فاطمه(س)


 

یا ممتحنة امتحنک اللَّه الذى خلقک قبل ان یخلقک، فوجدک لما امتحنک صابرة، و زعمنا انَّا لک اولیاء و مصدِّقون، و صابرون لکلِّ ما اتانا به ابوک صلى اللَّه علیه و اله، و اتى به وصیُّه، فانَّا نسئلک ان کنَّا صدَّقناک، الا الحقتنا بتصدیقنا لهما، لنبشر انفسنا بانَّا قد طهرنا بولایتک. و مستحب است نیز آنکه بگوید: السَّلام علیک یا بنت رسول‏اللَّه، السَّلام علیک یا بنت نبى‏اللَّه، السَّلام علیک یا بنت حبیب‏اللَّه، السَّلام علیک یا بنت خلیل‏اللَّه، السَّلام علیک یا بنت صفى‏اللَّه، السَّلام علیک یا یا بنت امین‏اللَّه، السَّلام علیک یا بنت خیر خلق‏اللَّه، السَّلام علیک یا بنت افضل انبیاء اللَّه و رسله و ملائکته، السَّلام علیک یا بنت خیر البریة، السَّلام علیک یا سیدة نساء العالمین من الاولین والاخرین، السَّلام علیک یا زوجة ولى اللَّه و خیر الخلق بعد رسول‏اللَّه، السَّلام علیک یا امَّ الحسن والحسین سیدى شباب اهل‏الجنة، السَّلام علیک ایَّتها الصدیقة الشَّهیدة السَّلام علیک ایتها الرَّضیة المرضیَّة، السَّلام علیک ایتها الفاضلة الزکیة، السَّلام علیک ایتها الحوراء الانسیَّة، السَّلام علیک ایتها التَّقِیَّةُ النَّقِیَّة، السَّلام علیک ایَّتها المحدَّثة العلیمة السَّلام علیک ایتها المظلومة المغصوبة، السَّلام علیک ایَّتها المضطهدة المقهورة، السَّلام علیک یا فاطمة بنت رسول‏اللَّه و رحمة اللَّه و برکاته، صلى اللَّه علیک و على روحک و بدنک اشهد انک مضیت على بینة من ربک، و ان من سرک فقد سر رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و اله، و من جفاک فقد جفا رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و اله، و من اذاک فقد اذى رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و اله، و من وصلک فقد وصل رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و اله، و من قطعت فقد قطع رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و اله، لانک بضعة منه و روحه الذى بین جنبیه، کما قال صلى اللَّه علیه و اله، اشهد اللَّه و رسله و ملائکته انى راض عمن رضیت عنه، ساخط على من سخطت علیه، متبرء ممن تبرئت منه، موال لمن والیت، معاد لمن عادیت، مبغض لمن ابغضت، محب لمن احببت، و کفى باللَّه شهیدا و حسیبا و جازیا و مثیبا. پس صلوات مى‏فرستى بر حضرت رسول و ائمه اطهار علیهم‏السلام. مؤلف گوید: که ما در روز سوم جمادى الآخرة زیارتى دیگر براى حضرت فاطمه صلوات‏اللَّه‏علیها نقل کردیم و علماء نیز زیارت مبسوطى براى آن مظلومه نقل کرده‏اند و آن مثل همین زیارت است که از شیخ نقل کردیم اول آن: (السَّلام علیک یا بنت رسول‏اللَّه) است تا (اشهد اللَّه و رسله و ملائکته) که از اینجا به بعد به این نحو است: اشهد اللَّه و ملائکته انى ولى لمن والاک، و عدو لمن عاداک، و حرب لمن حاربک، انا یا مولاتى بک و بابیک و بعلک، و الائمة من ولدک موقن، و بولایتهم مؤمن، و لطاعتهم ملتزم، اشهد ان الدین دینهم، والحکم حکمهم، و هم قد بلغوا عن اللَّه عزَّ و جلَّ، و دعوا الى سبیل‏اللَّه بالحکمة والموعظة الحسنة، لا تاخذهم فى اللَّه لومة لائم، و صلوات اللَّه علیک و على ابیک و بعلک، و ذریتک الائمة الطاهرین، اللهم صل على محمد و اهل بیته، و صل على البتول الطاهرة، الصدیقة المعصومة، التقیة النقیة، الرضیة المرضیة، الزکیة الرشیدة، المظلومة المقهورة، المغصوبة حقها، الممنوعة ارثها، المکسورة ضلعها، المظلوم بعلها، المقتول ولدها، فاطمة بنت رسولک و بضعة لحمه، و صمیم قلبه، و فلذة کبده، و النخبة منک له، والتحفة خصصت بها وصیه، و حبیبة المصطفى، و قرینة المرتضى، و سیدة النساء، و مبشرة الاولیاء، حلیفة الورع والزهد، و تفاحة الفردوس، والخلد التى شرفت مولدها بنساء الجنة، و سللت منها انوار الائمة، و ارخیت دونها حجاب النبوة، اللهم صل علیها صلوة تزید فى محلها عندک و شرفها لدیک، و منزلتها من رضاک، و بلغها منا تحیة و سلاما، و اتنا من لدنک فى حبها فضلا و احسانا، و رحمة و غفرانا انک ذوالعفو الکریم. مؤلف گوید: که شیخ در تذهیب فرمود: که آنچه روایت شده در فضل زیارت آن معظمه بیشتر است از آنکه احصاء شود. و علامه مجلسى از مصباح‏الانوار نقل کرده که از حضرت فاطمه صلوات‏اللَّه‏علیها روایت شده که فرمود: پدرم با من فرمود: که هر که بر تو صلوات بفرستد بیامرزد حق تعالى او را و محلق سازد
نماز حضرت فاطمه (س)


 

 و از جمله نمازها نماز حضرت فاطمه علیهاالسلام است. روایت شده که حضرت فاطمه علیهاالسلام دو رکعت نماز مى‏کرد که جبرئیل تعلیم او کرده بود در رکعت اول بعد از سوره‏ى حمد صد مرتبه سوره‏ى قدر و در رکعت دوم بعد از حمد صد مرتبه سوره‏ى توحید مى‏خواند و چون سلام مى‏گفت این دعا را مى‏خواند: سبحان ذى العز الشامخ المنیف، سبحان ذى الجلال الباذخ العظیم، سبحان ذى الملک الفاخر القدیم، سبحان من لبس البهجة والجمال، سبحان من تردى بالنور والوقار، سبحان من یرى اثر النمل فى الصفا، سبحان من یرى وقع الطیر فى الهواء، سبحان من هو هکذا لا هکذا غیره. و سید گفته است که روایت دیگر وارده شده است که بعد از این نماز تسبیح مشهور حضرت فاطمه علیهاالسلام را که بعد از هر نماز خوانده مى‏شود بخواند و بعد از آن صد مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد. و شیخ در مصباح المتهجدین فرموده نماز حضرت فاطمه علیهاالسلام دو رکعت است در رکعت اول حمد و صد مرتبه قدر در رکعت دوم حمد و صد مرتبه توحید و چون سلام داد تسبیح زهرا علیهاالسلام بخواند پس بگوید سبحان ذى العز الشامخ تا آخر تسبیح که ذکر شد. پس فرمود سزاوار است کسى که این نماز را بجا مى‏آورد چون از تسبیح فارغ شود زانوها و ذراعها را برهنه نماید و بچسباند همه‏ى مواضع خود را بر زمین بدون حاجز و حائلى و حاجت بخواهد و دعا کند آنچه مى‏خواهد و بگوید در همان حال سجده: یا من لیس غیره رب یدعى، یا من لیس فوقه اله یخشى، یا من لیس دونه ملک یتقى، یا من لیس له وزیر یؤتى، یا من لیس له حاجب یرشى، یا من لیس له بواب یغشى، یا من لا یزداد على کثرة السؤال الا کرما و جودا، و على کثرة الذنوب الا عفوا و صفحا، صل على محمد و ال محمد، وافعل بى کذا و کذا. و به جاى این کلمه حاجات خود را از خدا بخواهد. نماز دیگر از حضرت فاطمه علیهاالسلام شیخ و سید روایت کرده‏اند از صفوان که محمد بن على حلبى روز جمعه خدمت حضرت صادق علیه‏السلام شرفیاب شد و سؤال کرد که مى‏خواهم مرا عملى تعلیم فرمائى که بهترین اعمال باشد در این روز، حضرت فرمود: که من نمى‏دانم کسى را که بزرگتر باشد نزد رسول خدا (ص) از حضرت فاطمه (س) و نمى‏دانم چیزى را افضل از آنچه تعلیم کرد پیغمبر (ص) فاطمه را فرمود: که هر که صبح کند در روز جمعه پس غسل کند و قدمها را بگستراند و چها رکعت نماز کند بدو سلام بخواند در رکعت اول بعد از حمد توحید پنجاه مرتبه و رکعت دوم بعد از حمد والعادیات پنجاه مرتبه و در رکعت سوم بعد از حمد «اذا زلزلت» پنجاه مرتبه و در رکعت چهارم بعد از حمد «اذا جاء نصراللَّه» پنجاه مرتبه و این سوره‏ى نصر است و آخر سوره‏ایست که نازل شده و چون از نماز فارغ شود این دعا بخواند:
الهى و سیدى من تهیا او تعبى او اعد او اعد او استعد، لوفادة مخلوق رجاء رفده، و فوائده و نائله، و فواضله و جوائزه، فالیک یا الهى کانت تهیئتى و تعبیتى، و اعدادى و استعدادى، رجاء فوائدک و معروفک، و نائلک و جوائزک، فلا تخیبنى من ذلک، یا من لا تخیب علیه مسئلة السائل، و لا تنقصه عطیة نائل، فانى لم اتک بعمل صالح قدمته، و لا شفاعة مخلوق رجوته، اتقرب الیک بشفاعته، الا محمدا و اهل بیته صلواتک علیه و علیهم، اتیتک ارجو عظیم عفوک، الذى عدت به على الخطائین عند عکوفهم على المحارم، فلم یمنعک طول عکوفهم على المحارم ان جدت علیهم بالمغفرة، و انت سیدى العواد بالنعماء، و انا العواد بالخطاء، اسئلک بحق محمد و اله الطاهرین، ان تغفر لى ذنبى العظیم، فانه لا یغفر العظیم الا العظیم، یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم. مؤلف گوید: که سید بن طاووس در جمال الاسبوع از براى هر یک از ائمه علیهم‏السلام نمازى با دعا ذکر نموده شایسته است در اینجا ذکر شود.
فرموده: نماز امام حسن علیه‏السلام در روز جمعه و آن چهار رکعت است مثل نماز امیرالمؤمنین علیه‏السلام. نماز دیگر از آن حضرت در روز جمعه و آن نیز چهار رکعت است در هر رکعت حمد یک مرتبه و قل هو اللَّه احمد بیست و پنج مرتبه.



  

پیامبر گرامى رو به امیر مؤمنان کرد و فرمود: آیا چیزى از امکانات مالى و اقتصادى براى ازدواج در اختیار دارد؟
آن حضرت پاسخ داد: پدر و مادرم فدایت باد! به خداى سوگند شرایط اقتصادى من بر شما پوشیده نیست. همه‏ى ثروت من در حال حاضر یک شمشیر ستم سوز است و یک زره براى جهاد و یک شتر آبکش براى کسب و کار.
آرى! این دارایى على علیه‏السلام است و این تمامى امکانات مالى و اقتصادى اوست که مى‏خواهد با دخت یگانه‏ى پیامبر پیمان زندگى ببندد.
پیامبر گرامى در برابر صداقت و جوانمردى وصف‏ناپذیر امیر مؤمنان در اوج کرامت و بزرگوارى فرمود: على جان! اما در مورد شمشیرت نظرم این است که شما به او نیازمندى تا بوسیله‏ى آن در راه خدا و دفاع از حقوق و امنیت انسانها به جهاد برخیزى و دشمنان تجاوز کار خدا را سر جایشان بنشانى. در مورد شترت نیز نظرم این است که آن هم وسیله‏ى کار و درآمد توست. بوسیله‏ى آن، هم نخلستانت را آب مى‏دهى و براى خانواده‏ات هزینه‏ى زندگى فراهم مى‏آورى و هم زاد و توشه‏ى سفرت را جابجا مى‏نمایى. پس از تعیین زره‏ى حضرت على علیه‏السلام به عنوان مهریه حضرت زهرا (س) حضرت رسول اکرم فرمودند: اما من دخت فرزانه‏ام را به ازدواج تو در خواهم آورد و در برابر این پیمان براى زندگى مشترک و به نشان صفا و صداقت، اینک زره‏ات را بفروش و پول آن را بیاور تا ترتیب این کار را بدهم.
امیر مؤمنان به دستور پیامبر به بازار شتافت و زره مورد اشاره را به حدود پانصد درهم فروخت و پول آن را به پیشواى بزرگ توحید و آزادگى تقدیم داشت.
بعد از آنکه امیرالمؤمنین علیه‏السلام سپر جنگ خود را به پانصد درهم فروختند و مهریه حضرت زهرا قرار دادند مبلغ آنرا به رسول اکرم دادند:
امام صادق علیه‏السلام در ضمن روایتى مى‏فرماید: رسول خدا درهم‏ها را در دامنش ریخت و مشتى از آن را که شصت و سه یا شصت و شش درهم مى‏شد به ام‏ایمن داد تا لوازم خانه خریدارى کند، مشتى دیگر را به اسماء بنت عمیس داد تا عطر و گلاب بخرد، و مشتى را به ام‏سلمه داد تا غذا تهیه کند و عمار و ابوبکر و بلال را براى خرید چیزهائى فرستاد که براى خود حضرت زهرا لازم بود، که از جمله وسائلى که براى براى حضرت خریدارى شد اقلام ذیل بود:
1- یک پیراهن به هفت درهم.
2- یک روسرى به چهار درهم.
3- قطیفه سیاه خیبرى.
4- تختخواب با روتختى
5- دو دست رختخواب از پارچه مصرى که محتواى یکى از آن دو لیف خرما و دیگرى پشم گوسفند بود.
6- چهار پشتى از پشم طائف با محتوائى از گیاهى به نام اذخر.
7- پرده‏اى از پشم
8- حصیرى هجرى
9- آسیاى دستى
10- دلوى چرمى
11- ظرفى مسى براى درست کردن حناء
12- کاسه‏اى براى شیر
13- ظرفى براى آب
14- آفتابه‏اى قیراندود
15- سبوئى سبز رنگ
16- دو کوزه سفالى
17- فرشى از پوست
18- عبائى قطوانى
19- مشک آب.


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ